مطلب خیلی زیاد داشتم از مسائل ریز و درشت این روزهام ،
 اما از بس سرم شلوغ بوده و هست فعلا وقت نشده هنوز چیزی ازشون بنویسم اما اومدم اینو بنویسم برم بلکه درس عبرتی بشه 
 هم برای خودم هم برای دیگران :|

رفته بودم پست بعد از کلی معطلی این داستان ها هی تو ذهنم انگاری یکی میگفت واران تو که پول تو حساب بانکیت نیست 
بیا زنگ بزن پدر پول بریزه بعد عملیات پستی رو انجام بده ! 
اما هی به خودم امیدواری میدادم و میگفتم خب درسته پول تو حسابم نیست ولی خب پول خرد دارم که :|
یعنی ممکنه پول خرد / دستی رو قبول نکنند ؟!
هی خودم سرزنش و از اونطرفم به خودم امیدواری میدادم پول دستی رو قبول میکنند مگه چیه قبول نکنن ؟!:|

نوبتم که رسید خانم بداخلاق غروغروی همیشگی بهم گفت کارت بانکی !؟

منم تو دلم گفتم حقته :|  یکساعته دارم بهت میگم کارتتو پر کن حالا هم حقته :| رو به خانم کارمند غروغرو و بوقق (بعدا میگم چرا 
گفتم بوققق) : پول نقد دارم کارتم پر نیست !

خانم کارمند : نمیشه باید کارت بانکیتو بدی که از کارتت پول خالی کنم :|

من : ۵ دقیقه صبر کنین الان میگم بریزن حسابم !

خانم کارمند : نمیتونم مگه بیکارم صبر کنم از این ملت پول بگیر بعد بریز به حسابشون !!

من : :| ملت کجان ؟! صبر کنین خب ۵ دقیقه !

خانم کارمند : نمیشه خانم !! مگه من کارمند شما هستم و الی آخر :| 
رو به یه مشتری / خانمی که بسته پستی داشت گفت : خانم شما اینقدر از حسابت خالی کنید به این خانم (یعنی من بخت برگشته ) 
بابت هزینه پستی بدید بعدا این خانم باهاتون حساب میکنند !!

خانم جوان رو به خانم کارمند پست : نمیخواد من پولی تو حسابم ندارم نمیخوام پولی بابت این  موضوع هم صرف بشه !

من زودی زنگ زدم پدر جان و گفتم خیلی فوری پول بریز حسابم ! و خدا میدونه ۵ دقیقه بیشتر 
از این داستان نگذشته بود که یهو خانم کارمند و عجول و دروغگو و غروغرو یهو داد زد و گفت خانم فلانی کجایی؟ نیمساعته من معطل کار شمام :|

و  بدون اذن / اجازه از یکی مشتریان آقا که سن و سالش حدودا ۶۰ سالش بود مبلغی از حسابش کسر و بعد از کسر پول 

به اون آقا گفت مبلغ اینقد من از حساب شما کم کردم و رو به من گفت خانم فلانی بریزین به حساب این آقا !

سرتون به درد نیارم آقای مشتری هم همون لحظه اینو شنید آنچنان داد و فریادی سر کارمند بانک  راه انداخت 
(البته واقعا هم من بهش حق میدم)که چرا بدون اجازه شون و عدم رضایتش این مبلغ رو به نفع مشتری پست (یعنی واران بخت برگشته) از حسابش برداشت کرده ؟!:|

حالا به جان هر چی عزیزه که دارم دو دقیقه از همون موقع که خانم کارمند پررو بوقق از حساب این آقا برداشت کرده بود پول من واریز شد و من رو به کارمند با آرامش تمام گفتم همین الان من حسابم پر شد ! شما چرا بدون اجازه از حساب این آقا پول برداشت کردی ؟!

خانم کارمند : 
بجای اینکه منو نصیحت میکنی برو پول رو بریز به حساب این آقا !!

از اون آقا عذرخواهی و بهش گفتم حق دارین ایشون عجول هستند من خدا شاهده ۵ دقیقه کارم طول نکشید ولی ایشون اشتباه کردند حالا کارتتون بدین که پول رو بریزم حسابتون !

آقای مشتری  با کمال احترام  هی میگفت اصلا تو دخترمی حلالت ولی من از کار این خانم ناراحتم !!
از من اصرار به گفتن شماره حساب از اون انکار و میگفت حلالتون مهمان من !
منم گفتم امکان نداره بلاخره بعد از کلی اصرار کارت شو دادند و من بیشتر از اون مقدار (هزار تومان بیشتر ) ریختم حساب اون آقا !
و اینقدر هول و عصبی از این داستانم شده  بودم رسید پرداخت رو هم بهشون دادم که از لحاظ امنیت کارت گویا میگن درست نیست و بازم از اون آقا عذرخواهی و البته تشکر کردم و اوشون هم بابت داد و بیدادش از من عذرخواهی کرد و خداحافظی رفت.


حالا خانم کارمند پست منو به باد حرف و اینا که همش تقصیر تو بود من بخاطر تو این همه فحش و ناسزا از اون آقا خوردم و الی آخر.
منم رو به کارمند بوق پست کردم و با همون آرامش گفتم : 
۵ دقیقه نهایتا بگم ۷ دقیقه طول کشید که پول ریخته شد به حسابم متاسفانه شما فردی عجول و عصبی هستین 
که اشتباه خودتون رو برای اینکه میخواین توجیه کنین به گردن این و اون میندازین ! درسته من کارتم پر نبود ولی کار شما 
قابل توجیه نیست و نبود !!


همینکه قبض پست رو از اون خانم گرفتم به یادم اومد چند ماه پیش هم این خانم از حساب خودم ۶ تومان اضافی برداشت کرد 
و بعد که من رفتم خونه متوجه شدم ایشون از من بدون اجازه این مقدار اضافی رو برداشت کردند و چون دیگه راهم دور بود
پیگیر این داستان نشدم ! اگر پیگیر میشدم حداقل این خانم تا الان این چیزها رو یاد میگرفت!!






مشخصات

آخرین جستجو ها