اینو دیدم فقط یه جمله در باب این پست به ذهن فراموشکارم خطور کرد اونم این بود :

اینکه دوست دارم دقیقا کپی برابر با اصل مادرم باشم‌!

 فقط هم همین !!

تصور من از آینده فقط و فقط اینه که شبیه مامان میشم !

البته بقول فامیلم شبیه شم ! ولی هنوز خیلی مونده کامل کامل خودش بشم !

حالا چطوری؟! 

 شاید اومدم مختصری در موردش نوشتم  البته اگر مایل باشین شخصیت مادرم رو بشناسین بگم 

خواهم گفت.











+

چرا ذهن فراموشکارم ؟!

بعد از عصب کشی دیروزم ، کلا انگار دکتر مغز من رو خالی کنه تمام داده های ذهنیم انگار 

با همون عصب کشی دندونم ، پاک شد :| 

کلی چیز فراموش کردم یکیش رمز ورود به پنلم :| یکی دو ساعت باهاش کلنجار 

رفتم ولی یادم رفته بود :| 

بعد خدا خیر سمیرا بده راهنماییم کرد که چه طور به پنلم دوباره دسترسی پیدا کنم !

 آخری هم دلم رضا نشد رمز جدید رو بزنم :|

به خودم گفتم یا بهت فرصت میدم یادت بیاد یا نهایتش رمز جدید رو خواهم زد.

ولی بعدش ، یهو یه عدد زدم که پنلم باز شد ولی شاید باور نکنید دوباره یادم رفته رمزم 

که چی بود؟!:|



مشخصات

آخرین جستجو ها