دیشب داشتم به مقوله مرگ فکر میکردم !  اینکه چطوری می میرم و بمیرم راضیم :))

 اینقدر فکر کردم در نهایت به دو نتیجه رسیدم یکی اینکه خیلی خوبه خودمون خبر نداریم با چی می میریم؟ چطوری می میریم ؟! 

دو اینکه به خدا گفتم خدایا آخر و عاقبت مو ختم بخیر کن!

 دم مردن  با آبرو از این دنیا بریم ! 

حالا هر جور که جناب عزرائیل و فک و فامیلش خواستند جون منو بگیرن بگیرن :))) 

ولی در آخر به عزراییل گفتم خداوکیلی تو خواب جون منو ازم نگیر لطفا :دی



++   


نگین چرا به مرگ فکر میکنی؟ گاهی وقتا آدم هم به زندگی فکر میکنه ،  هم به مرگ :)

 حالا من دیشب اینجوری به یادش بودم :)



+

می بینم که همه تون خاموش میاین میرین حالا چرا خاموش عبور مرور میکنین ؟!

میشه خاموش ها روشن بشن ؟! پلیز برای یکبارم شده روشن بشین :)





مشخصات

آخرین جستجو ها