داشتم تو خیابون ها قدم میزدم برای کادوی روز زن برای خواهری !

مادامی که داشتم قدم میزدم تمام خاطرات با تو بودن و شب های میلاد بانو فاطمه زهرا(س) 

 عین فیلم سینمایی از ذهنم عبور کرد !

همش دوست داشتم تو بودی و بهت تبریک میگفتم

 تا اینکه یهو یکی از فروشنده ها داد زد بدوین بیاین حراجش کردم بخاطر گل روی مادر ! 

بخاطر روز مادر !!بیاین برای مادرتون خرید کنید!

تا اینو شنیدم دیگه پاهام کشش ادامه دادن و راه رفتن نداشت! 

 همون لحظه انگار پام سست شد و از حرکت ایستادم !

دیگه کلاً راه رفته رو بسمت خونه برگشتم و دیگه نتوستم تمرکز کنم و برای خواهری

 کادوی روز زن بگیرم و اینو کسی نفهمید جز تو ای مادر.

میدونم سر نماز امشب باهام بودی و حضورت کنارم حس کردم ولی باز این نمیتونه حجم دلتنگی امشب منو نسبت به تو کم کنه!

از همین فاصله دور می بوسمت و روز و شبت رو بهت تبریک میگم ⚘



+

پست ویژه  روز مادر و میلاد بانو فاطمه زهرا (س) رو ایشالا فردا میذارم.




مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها